بذار بابات بیاد، میگم دمار از روزگارت در بیاره…
نوشته شده توسط : nahal
 
 
 
 

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

http://tehranpic.net/images/nldg5kk3nueniyaacmq2.jpg

 

 

یادمه اون زمان هنوز علم اونقدرها پیشرفت نکرده بود که مادر ها به بچه هاشون فحش ندن یا کتکشون نزنن! حالا چه ربطی به علم داشت خودمم نمی دونم. یادمه اون زمان مادر ها خیلی بچه هاشون رو دوست داشتن ها ولی بعضی وقتها این دوست داشتنه با این فحش ها عجین می شد:

الهی ور بپری …

خدا از رو زمین ورت داره…

جز جیگر بگیری ذلیل شده …

بذار بابات بیاد، میگم دمار از روزگارت در بیاره…

ذلیل مرده یه مهمونی بهت نشون بدم اون سرش نا پیدا…

بذار بریم خونه، پوست از سرت می کنم…

انقدر ورج و وورجه نکن، ذلیل مرده…

با دمپایی میزنم سیاه و کبودت می کنم…

می دم نمکی ببرت، کلیه هاتو در بیاره! …

چشاتو در میارم …خیره سگ…

گیس بریده، اون پسره کی بود؟ اگه بابات بفهمه…

لال بمیری، پدر سوخته…

شیرمو حلالت نمی کنم…

دیگه مامانت نمیشم…

خدا مرگم بده از دست تو یکی خلاص شم…

حالا فکر میکنم یکم علم پیشرفته تر شده و مادر ها سعی می کنن به جای ناسزا گفتن واسه بچه هاشون کارهای فرهنگی بکنن. نظر شما چیه؟





:: بازدید از این مطلب : 1351
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 25 آبان 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: